تامین مالی جمعی یا کرادفاندینگ (Crowdfunding) از روشهای جذب و تامین سرمایه مورد نیاز برای سرمایه گذاری میباشد است که معمولا جهت رشد و توسعه کسب و کارها و استارتاپها استفاده میشود و یکی از موثرترین روشها در توسعه اقتصادی است. در تامین مالی جمعی، سرمایهی مورد نیاز با استفاده از پول مردم آحاد جامعه (هر چند با مبالغ کم) تامین میشود.
جایگاه تامین مالی در توسعه اقتصادی به همینجا محدود نمی شود؛ بلکه این روش تامین مالی در توسعه کسب و کارها و استارتاپها از علم فلسفه در اقتصاد نشات میگیرد. در اواسط قرن بیستم، اقتصاددان و فیلسوف سیاسی، فردریش هایت، اعتقاد داشت که در عمل هر فرد تا حدی بر دیگران برتری دارد؛ چرا که هر فرد اطلاعات منحصر به فردی دارد که ممکن است مورد استفاده قرار بگیرد؛ اما این اطلاعات تنها در صورتی میتواند مفید باشد که تصمیمگیری در خصوص آن را به خود فرد واگذار کنیم یا تصمیم با مشارکت فعال او اتخاذ شود.
بعدها نگرش فردریش هایت الهام بخش نویسندگانی چون جفهاو و مارک رابینسون شد تا مدل جمع سپاری (Crowdsourcing) را ارائه کنند.
لغت Crowdsourcing ترکیبی از کلمات Crowd به معنی جمعیت و Outsourcing به معنی برون سپاری است و به معنای برون سپاری پروژه به انبوه جمعیت است؛ جمعیتی که متشکل از کلیهی افراد، چه کارآمد و چه بیتجربه باشد. این کار معمولا از طریق فراخوان عمومی در اینترنت انجام میشود. در جمع سپاری، تمرکز بر مشارکت جمعیت در فعالیتهایی چون حل مسئله و تولید و توسعهی ایده، نوآوری و در نهایت ارائهی خدمات است که بر کیفیت محصول و وفاداری و خشنودی مشتری تاثیر مستقیم دارد.
این کار مواهبی چون انحصاری نبودن اطلاعات، ارتباطات عمودی و افقی و غیر متمرکز و غیر رسمی بودن را به ارمغان میآورد. این روش معمولا در بارش فکری جمعی، فراخوان جمعی یک مسابقه که با جایزه همراه است، تولید جمعی، استفاده از دانش جمعی کاربران آنلاین و تامین مالی جمعی کاربرد دارد.
تامین مالی جمعی از رایجترین روشهای جمع سپاری است با این تفاوت که افراد به جای جذب عمومی ایده، منابع مالی عمومی را جذب میکنند. مکانیزم تامین مالی جمعی یا کرادفاندینگ، ارتباط مستقیمی با شبکه سازی اجتماعی دارد، جایی که افراد به طور فعال در تولید و تبادل اطلاعات و انتخاب یک کسب و کار برای حمایت نقش دارند.
مانند مدلهای کسب و کار، روشهای تامین مالی جمعی نیز تنوع بالایی دارند؛ اما در کل مدل تامین سرمایه ی جمعی، مبتنی بر تمرکز زدایی است و بر خلاف روشهای رایج خطی و متمرکز جهت جذب منابع مالی استفاده میکنند، برای تامین سرمایه از مدل شبکهای و توزیع شده پیروی میکند.
در این مدل جمعیت، با تکیه بر خرد جمعی و نظام ارزیابی مبتنی بر آن، در کنار تبادل آراء و ارزیابی میزان ریسک و سود هر پروژه، آنها را جهت سرمایهگذاری رتبه بندی و اولویت بندی کرده و به یک دیگر معرفی میکنند. این چرخه تا زمانی ادامه پیدا میکند که طرح به سرمایهی مورد نظر دست یابد.
به عبارت دیگر در کرادفاندینگ، سرمایه گذاران به طور مستقیم به سرمایه پذیر متصل میشود. این روش تامین سرمایه، به مفهوم بانکداری اجتماعی نیز بسیار نزدیک است.
(جایگاه تامین مالی جمعی در توسعه اقتصادی و ایجاد ثروت عمومی – پگاه حسینیان)
- الکساندر پوپ (۱۶۸۸-۱۷۴۴ م) شاعر و طنزپرداز مشهور انگلیسی، برای اولین بار جهان را با تامین مالی جمعی بر پایه پاداش آشنا کرد. پوپ جوان، در زمانی که هنوز استعداد ادبی و غناییاش کشف نشده بود و همگان هنوز او را به عنوان شاعر بزرگی نمیشناختند، در صدد ترجمه شاهکار یونانی هومر بر آمد. همانطور که پوپ به ترجمه ۱۵۶۹۳ سطر از ایلیاد مشغول بود، نمیدانست هزینههای چاپ و انتشار این کتاب ارزشمند را چگونه تامین کند. او مدلی را به مردم پیشنهاد داد به نام “روش اشتراک”. در این مدل مردم مبلغ مشخصی را به عنوان کمک، به او پرداخت میکردند و زمانی که ترجمه جلد اول تمام میشد، یک نسخه از کتاب به آنان داده میشد. این مدل همان پیشفروش کتاب بود. ارائه (Pitch) پوپ بسیار ساده در عین حال تاثیر گذار بود: “این اثر در شش جلد در کوارتز، بر روی بهترین کاغذ، با فونت New Cast چاپ خواهد شد”. به عنوان پاداش این مشارکت، نام ۷۵۰ سرمایهگذار این طرح در جلد اول نسخه خطی آن نوشته شد. این طرح که در سال ۱۷۱۳ تامین مالی شد، شاید اولین پروژه خلاقانه تامین مالی جمعی در جهان بود.
- حتی موتزارت بزرگ نیز زمانی برای فعالیتهای خود نیاز به تامین مالی داشت. او در سال ۱۷۸۳، برای برگزاری سه کنسرت بزرگ خود در سالن وین اقدام به تامین مالی از منابع بیرونی کرد. او کار خود را با چاپ دعوتنامه برای سرمایهگذاران بالقوه و وعده ارائه نمایشنامه در آن رویداد شروع کرد. اما با وجود محبوبیت موتزارت و نمایشنامههایش، این طرحبا شکست روبهرو شد. موتزارت فردی نبود که به راحتی شکست را بپذیرد. او برای بار دوم دعوتنامه را ارسال کرد. این بار ۱۷۶ حامی در رویداد حضور پیدا کردند که از این طریق منابع مالی مورد نیاز تامین شد. موتزارت در ازای این مشارکت شخصا از تمامی مشارکت کنندگان تشکر کرد و نام آنها را در نمایشنامه اصلی چاپ شده آورد.
- در سال ۱۸۷۴ پروژه ساخت مجسمه “آزادی” که به عنوان هدیه از طرف فرانسویها به ایالات متحده آمریکا داده شده بود، به دلیل کمبود مالی متوقف شد. هم فرانسویها و هم آمریکاییها میدانستند که اتمام پروژه به منابع مالی بیشتری نیاز داشت که میبایست هر چه سریعتر تامین میشد. برای این امر اتحادیهای با هویت “فرانسوی-آمریکایی” تشکیل شد. با این حال، فرانسه نتوانست پول مورد نیاز برای پروژه را تا جشن صدمین سالگرد استقلال آمریکا تامین کند. به همین دلیل آنها از آمریکاییها برای این تامین مالی کمک خواستند. ژوزف پولیتزر، روزنامه نگار مشهور و ناشر نیویورک ورلد، مسئولیت جمعآوری کمکهای مردمی را بر عهده گرفت. این احتمالا اولین کمپین تامین مالی بود که از طریق مطبوعات اطلاعرسانی شد. طی این عمل فرانسویها ۲۵۰ هزار فرانک و آمریکاییها ۱۰۰ هزار دلار برای این پروژه جمعآوری کردند. متن پولیتزر در نیویورک ورلد به این شرح بود که: “ما باید منابع مالی مورد نیازمان را جمع کنیم. جهان روایتگر داستان ماست و ما برآنیم تا این منابع را تامین کنیم. ۲۵۰ هزار دلاری که تا به امروز در پروژه خرج شده است، توسط تودههای مردم فرانسه، شامل مردان کارگر، تاجران، دختران مغازهدار، صنعتگران، یعنی توسط همه مردم، صرف نظر از طبقه و شرایط، پرداخت شدهاست. بیایید به همین ترتیب ما نیز پاسخ درخوری به این کار بزرگ بدهیم. منتظر نباشیم میلیونرها این پول را به ما بدهند. این هدیه میلیونرهای فرانسه به میلیونرهای آمریکا نیست، بلکه هدیه کل مردم فرانسه به کل مردم آمریکا است”.
- هند، در زمانی که تحت امپراطوری بریتانیا بود، هیچ تجربه موفقی برای اجماع مردم برای ایجاد تغییر نداشت. در حالی که جنبش استقلال هند شامل تجربههای کوچکی از سرمایهگذاری جمعی است که در آن مردم به رهبران و جنبشها کمک میکردند. بزرگترین کمپین تامین مالی جمعی توسط اولین نخست وزیر هند آغاز شد. در سال ۱۹۶۲، زمانی که جنگ با چین به موضوعی جدی برای هند تبدیل شده بود، نهرو نخست وزیر هند از شهروندان خواست تا در هزینههای جنگ مشارکت کنند. خزانه یک ملت ۱۵ ساله نمیتوانست هزینههای جنگ با همسایه قدرتمند خود را تامین کند. گفته میشود که نهرو در طی این فراخوان بیش از ۲۲۰ هزار دلار پول نقد و مقدار قابل توجهی را به صورت طلا جمعآوری کرده است. حتی در آن زمان، نهرو متوجه قدرت تصاویر بصری شد و ویدئویی را برای درخواست کمک مالی منتشر کرد که نشان میداد هر کمک حتی کوچک مردم چه کار بزرگی را میتواند رقم بزند.
- در سال ۱۹۷۶ به احتمال اولین تامین مالی جمعی اجتماعی رخ داد. وقتی که جامعه دامداران تصمیم به ساخت فیلمی درباره زندگی خود گرفتند. بنگال، فیلمساز معروف هندی، برای اولین بار در این سال لغت “تامین مالی جمعی (Crowd Funding) را استفاده کرد. این لغت به زبان هندی اضافه شد و توانایی این مدل تامین مالی به همگان نشان داده شد. این فیلم که منثان (Manthan) نامیده شد، دشواری زندگی دامداران را در طول انقلاب سفید به رهبری کوریان (Kurien) کارآفرین موفق هندی، نشان داد. زمانی که بنگال تخمین نیاز مالی را گفت، کورین فورا پیشنهاد داد که خود دامداران بخشی از تامین مالی پروژه باشند. اطلاعات کمی از نحوه متقاعد کردن دامداران توسط کورین در دست است، اما او به کارگران چنین گفت: ” دامداران هر روز صبح و عصر شیر خود را میفروشند. اجازه دهید برای همه اتحادیههای تعاونی گجرات پیامی را ارسال کنم و از آنها بپرسم که آیا دامداران حاضرند، فقط برای یک روز صبح، ۲ روپیه از فروش خود را به من بدهند. در عوض آنها میتوانند تهیهکننده یک فیلم بلند که داستان آنها را روایت میکند شوند. چرا آنها بگویند نه؟”. دامداران در نهایت به عنوان تهیهکنندگان فیلم در تیتراژ پایانی فیلم معرفی شدند.
- اولین کمپین آنلاین تامین مالی جمعی در سال ۱۹۹۶ کلید خورد. زمانی که یک گروه موسیقی راک انگلیسی از اینترنت برای تامین مالی خود استفاده کردند. در این سال گروه فوق تصمیم به لغو تور آمریکای خود گرفت؛ اما طرفداران آنها از سراسر دنیا دور هم جمع شدند و ۶۰ هزار دلار برای انجام و اجرای این تور جمع آوری کردند. دلیل اهمیت این اتفاق شروع فرآیندهای تامین مالی جمعی در بستر اینترنت بود. به همین ترتیب در سال ۲۰۰۱ این گروه موفق شد تا آلبوم جدید خود را ۱۲ ماه پیش از انتشار پیشفروش کند. آنها از طرفداران خود بر روی تصویر آلبوم تشکر کردند.
- موفقیت کمپینهای تامین مالی گروه فوق الذکر در آن سالها باعثشروع به کار اولین پلتفرم تامین مالی جمعی برای پروژههای نوآورانه در سال ۲۰۰۱ شد. در این سال تهیهکننده و هنرمند مشهور، برایان کملیو، اولین سکو تامین مالی جمعی برای پروژههای هنری را تحت عنوان ArtistShare راهاندازی کرد. به همین دلیل کملیو را “پدر تامین مالی جمعی نوین” مینامند. قالبی که در این سایت استفاده شد، بعدها در سکوهای دیگر تامین مالی جمعی استفاده شد. این پلتفرم تا به حال سرمایه مورد نیاز ۱۰ آلبوم برنده گرمی را تامین مالی کرده است.
- پس از تلاشهایی برای یافتن بودجه لازم اجرای نمایش آرتور میلر، دانا رینگلمان (Danae Ringelmann) به همراه سالوا روبین (Slava Rubin) و اریک شل (Eric Schell) گردهم آمدند تا یک بار برای همیشه مشکل تامین مالی طرحها را حل کنند. ایده این بود که مخاطب/مصرفکننده را مستقیماً در کار یک هنرمند درگیر کند. Indiegogo در جشنواره ساندنس در ژانویه ۲۰۰۹ راهاندازی شد و در ابتدا فقط میزبان پروژههای خلاقانه و هنری بود و بعداً برای کمک به کارآفرینان و استارتآپها در دریافت بودجه اولیه از طریق پیشفروش توسعه داده شد. Kickstarter نیز در آوریل ۲۰۰۹ در همین فضا شروع به کار کرد. Indiegogo و Kickstarter در مجموع حداقل ۴۰۰ هزار پروژه را تامین مالی کردهاند، از درست کردن سالاد سیب زمینی (بله!) تا پروژه ماموریت به مریخ!
نیاز به تامین سرمایه از دیرباز در جوامع بشری احساس میشد؛ مثلا از زمانی که اولین پدر، هزینهی شروع زندگی فرزندش را تامین کرد.
اما آنچه که ما امروزه به عنوان تامین مالی خطرپذیر میشناسیم، اولین بار در ایران توسط بازرگانان شیرازی اجرا شد؛ زمانی که این افراد اقدام به تامین مالی برای خرید اقلام تجاری و صادرات آن به چین از طریق جادهی ابریشم کردند. نمونه دیگر کرادفاندینگ، تامین اعتبار تجار برای صنعت نساجی ایران در اوایل قرن 14 است.
در قرن معاصر، روش تامین مالی امروزی، اولین بار در سال 1997 و با تامین مالی تور جهانی برای یک گروه راک بریتانیایی و توسط طرفداران این گروه انجام شد. بعدها با الهام از این روش پلتفرم ArtistShare به عنوان اولین پلتفرم اختصاصی تامین مالی جمعی شروع به کار کرد و پس از آن پلتفرمهای دیگری نیز به وجود آمدند.
اما نقطهی عطف این روش تامین سرمایه در اقتصاد، بحران مالی جهانی در سال 2008 بود؛ چرا که بانکها امکان ارائهی وام با شرایط مناسب را نداشتند و متخصصین ملی نیز شغل خود را از دست داده بودند. همین عوامل باعث شد که برخی از این افراد، منشاء ایجاد مدلهای نوآورانهای در تامین مالی جمعی در اقتصاد شوند و این کار مبلغ 530 میلیون دلاری در سال 2009 را که به همین روش تامین شده بود، به مبلغ 1.5 میلیارد دلار در سال 2011 رساند.
در سال 2012 دولت باراک اوباما، قانون جابز ، معروف به قانون جابز را مصوب کرد و پس از آن در سال 2013 سازمان بورس اوراق بهادار آمریکا، مقررات مربوط به حفاظت از منافع مشارکت کنندگان و دریافت کنندگان سرمایه را نیز تصویب کرد که در نهایت مجددا منجر به توسعه اقتصادی آمریکا شد.
امروزه کل حجم سرمایه گذاری جمعی جهانی در سه کشور چین، ایالات متحده و بریتانیا است، که به ترتیب نماینده رهبران منطقه برای منطقه آسیا-اقیانوسیه، آمریکا و اروپا هستند.
چین بزرگترین مشارکت کننده صنعت تامین مالی جمعی در تمام سالهای مشاهده شده است. در سال ۲۰۱۷، چین ۳۵۸.۲۷۵ میلیارد دلار تولید کرد که نشان دهنده ۸۶ درصد از رقم جهانی سال ۲۰۱۷ است. ایالات متحده ۴۳.۶۴۱ میلیارد دلار (یا ۱۰٪) و بریتانیا 10.8میلیارد دلار (۲٪) از حجم صنعت تامین مالی جمعی جهانی در سال ۲۰۱۷ را به خود اختصاص دادند(آمریکا در سال 2020 به عدد 73 میلیارد دلار رسیدکه 65% از حجم بازار را به خود اختصاص داد.)اما این اعداد در سال 2023 تغییر قابل ملاحضه ای حداقل در بعد تعداد سکو های تامین مالی نمودند که باعث تغییر در موضوع قسمتی از این پایان نامه گردید، طبق تحقیقات مرکز تحقیقات تامین مالی کمبریج تقریباً نیمی از پلتفرمهای سرمایهگذاری جمعی در سرتاسر جهان در پایگاه داده در اروپا مستقر هستند. اقتصادهای بزرگ و بالغ اروپایی میزبان اکثر آنها هستند، از جمله بریتانیا (94)، ایتالیا (66)، فرانسه (63)، و آلمان (46). با این حال، اگر اندازه بازار را تصحیح کنیم، کشورهای بالتیک برجسته می شوند. استونی میزبان بیشترین سکوی سرانه است حدود( 22) در هر یک میلیون نفر، پس از آن لتونی (4.7) و لیتوانی (3.9). در مقایسه، در بریتانیا، تنها (1.5)پلتفرم به ازای هر میلیون نفر، در ایتالیا(1.1-) و آلمان(0.6-) وجود دارد. در نهایت، به نظر می رسد کشورهای اروپای مرکزی، شرقی و جنوب شرقی در شور و شوق تامین مالی جمعی عقب مانده اند. برخی از بازارهای بزرگ مانند لهستان، مجارستان و رومانی، در این نوع تامین مالی تقریباً وجود ندارند. (CCAF 2022)
وقتی سه بازیگر برتر را حذف کنیم، اینگروه شامل ۱۴ حوزه از اروپا، ۸ منطقه از آسیا-اقیانوسیه، ۴ منطقه از قاره آمریکا، و تنها ۱ منطقه از خاورمیانه و آفریقا در میان ۳۰ کشور برتر جهانی است. - به عنوان مثال، کانادا، استرالیا، آلمان، هلند، و ژاپن) و اقتصادهای نوظهور (مانند هند، برزیل و اندونزی)، کشورهای گروه ۸ (مانند فرانسه و ایتالیا) و اقتصادهای کوچکتر (مانند استونی، لتونی و گرجستان)، کشورهایی که دارای پیشگام مفهوم تامین مالی جمعی آنلاین (به عنوان مثال بریتانیا و ایالات متحده) و همچنین تازه واردان نسبتاً به صحنه تامین مالی جمعی (مانند لهستان و شیلی) بود.
- با این حال، هنگام بررسی حجم سرانه در سال ۲۰۱۷، میتوان یک همبستگی قوی بین توسعه اقتصادی (که توسط تولید ناخالص داخلی سرانه ارائه میشود) و حجم بازار سرمایهگذاری جمعی سرانه شناسایی کرد، که نشان میدهد سطوح بیشتر توسعه اقتصادی تمایل دارد با حجم سرمایهگذاری جمعی سرانه بیشتر است.
- این همبستگی قابل توجه را در میان بازارهای پیشرو (به استثنای چین) نشان میدهد. چنین تحلیلی عملکردهای قوی بازار مانند استونی، لتونی و گرجستان را مشخص میکند که ممکن است اقتصادهای باز کوچکی را نشان دهند که صنعت تامین مالی جمعی و سایر اشکال تامین مالی جایگزین را به عنوان بخشی از آزادسازی بازار گستردهتر و تلاشهای دیجیتالی سازی اقتصادی تایید کردهاند، و جایی که چنین خدماتی ممکن است نیازهای سرمایه را برآورده کند.
- کشورهایی مانند نیوزلند، استرالیا، فنلاند، اسراییل و کرهجنوبی دیگر بازیگران قویتر که بازارهای مالی بالغتری دارند، هستند. این فهرست همچنین شامل کشورهایی مانند سوئیس، آلمان و ژاپن میشود که همگی دارای بازارهای مالی به خوبی توسعه یافته هستند، و همچنین بازارهای نوظهوری مانند هند، اندونزی، مکزیک و برزیل، که انتظار میرود سرمایهگذاری جمعی و سایر اشکال تامین مالی جایگزین آنلاین رشد کنند.
- تحقیقات محدود تا به امروز به چندین عامل تأثیرگذار اشاره کرده است. دوشنیتسکی و همکاران در سال ۲۰۱۶ دریافتند که سطوح ایجاد پلتفرم جدید صنعت تامین مالی جمعی در روزهای اولیه صنعت در اروپا ارتباط مثبتی با اندازه جمعیت دارد. همچنین به طور مثبتی با سطوح مالکیت کسب و کار جدید و سهم پلتفرمهای اداره شده توسط یک اپراتور مالی مرتبط بود، اما فقط در مورد پلتفرمهای پاداش، کمک مالی و سهام